Web Analytics Made Easy - Statcounter

محمد ذاکری در روزنامه اعتماد نوشت: چند روز پیش در تصاویری که از یکی از تجمعات دانشجویی منتشر شده بود گروهی از دانشجویانی که حسب ظاهرشان از اعضای بسیج دانشجویی یا تشکل‌های مشابه بودند کاغذ نوشته‌هایی بر سر دست گرفته بودند بدین مضمون که «راه‌حل این مسائل گفتگو است».

در کلیت مطلب حرف درستی است، اما علم کردن آن در آن زمان و مکان و توسط آن برای عرضم دلایلی دارم که البته بر خوانندگان این سطور کمابیش آشکار است، اما از آنجا که این روز‌ها امر وارونه شده و منتقدین و معترضین متهم شده‌اند که اهل منطق و مدارا و گفتگو نیستند و در پی اغتشاش و هرزگی و.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. هستند ذکر آن‌ها بی‌فایده نیست.

نخستین و اساسی‌ترین اصل گفتگو، وجود شرایط برابر است. در همان محیط دانشگاه، برخی از افراد و گروه‌ها همواره مستظهر به حمایت نهاد‌های نظارتی داخل و خارج از دانشگاه هستند، اما برای مخالفین آن‌ها هیچ‌گونه تضمینی وجود ندارد و بسیاری از دانشجویان به خاطر شرکت در همین تریبون‌های آزاد و جلسات بحث و نقد راهی کمیته انضباطی یا مراجعی فراتر از آن شده‌اند.

دوم اینکه گفتگو‌های این‌چنینی بیشتر مناسب شرایط آرامش است نه التهاب. در شرایط التهاب باید فرصت داد خشم انباشته در مسیر درستی ابراز و تخلیه شود و بعد که آرامش جایگزین عصبانیت شد به سمت گفت‌وگوی عقلانی رفت. ضمن آنکه در بسیاری موارد از اقداماتی برای تحریک بیشتر خشم و رادیکال‌تر کردن اعتراضات نیز دریغ نمی‌شود تا یک اعتراض صنفی یا سیاسی دانشجویی را از مسیر خود خارج کرده و دست حراست دانشگاه و نهاد‌های بیرون دانشگاه را برای برخورد شدیدتر با معترضین بازتر بگذارند.

سومین شرط صداقت و پاسخگویی است. اصلا علت اصلی بروز التهابات اخیر در کشور مشاهده مکرر بی‌صداقتی و عدم شفافیت از سوی مسوولان و رسانه‌های حکومتی بوده است. دختر جوانی در فعل و انفعالی مرتبط با گشت ارشاد و فراجا درگذشته و مردم نسبت به سازوکاری که منجر به این اتفاق جانسوز شده معترضند. سناریوسازی‌ها و بررسی‌ها و خبررسانی‌های یک‌سویه برآتش این خشم و اعتراض دمید و شد آنچه نباید می‌شد. مطابق انتظار نهایتا سناریو‌ها هم درست از آب درآمد و پلیس از همه قصور و تقصیر‌ها بری دانسته شد. شک ندارم که گزارش‌های رسمی درباره علت فوت مهسا امینی و دیگر جوانان و نوجوانانی که در وقایع اخیر از دست رفته‌اند افکار عمومی بسیاری از مردم و معترضین را اقناع نکرده است.

در چنین شرایطی که یک طرف به هیچ مرجعی پاسخگو نیست و مسوولیت هیچ یک از اقدامات خود را برعهده نمی‌گیرد و روایت مطلوب خود را هم از همه وقایع منتشر می‌کند اساسا گفتگو چگونه و برای چه شکل بگیرد؟ بالاخره یکی از اهداف گفتگو تلاش برای پاسخگو کردن طرف مقابل به منظور اصلاح در رویه‌هاست.

شرط و اصل چهارم ادب گفتار است. اگرچه اهانت و الفاظ زشت توسط هر کسی و به هر نیتی به کار رود ناپسند و محکوم است، اما جالب اینجاست کسانی از برخی عبارات و جملات توهین‌آمیز گلایه کرده‌اند که خود مروج و مبدع بی‌نزاکتی در سخن بوده‌اند. مدت زیادی از آنچه در منابر و سخنرانی‌ها و محافل‌شان گفته شده و به بیرون درز کرده نگذشته است. همین اخیرا سخنان کچوئیان و رسایی خود شاهدی بر این ادعا هستند. در مقابل چنین ادبیاتی انتظار داریم چه گفت‌وگویی شکل بگیرد؟ فرجام این گفتگو چیزی جز تبادل آتشین عبارات رکیک نخواهد بود چنانکه در فضای مجازی عموما شاهد آن هستیم.

اصل پنجم گوش دادن اثربخش است. گفتگو دو سر دارد یکی گفت و دیگری شنید. وقتی سال‌هاست گوش شنوایی در برابر کلام منتقد و معترض وجود ندارد، گفتگو چه فایده‌ای خواهد داشت؟ متاسفانه جریان حاکم مدت‌هاست به پشتگرمی غول ناکارآمد رسانه‌ای و... گوشش را بر سخن هر ناقد دلسوزی بسته و بی‌توجه به هر نقد و نظر متفاوتی آشکارا کار خودش را می‌کند. بسیاری از آرای متفاوت با خواست حکومت اساسا یا اجازه انتشار نمی‌یابند یا دیده نمی‌شوند یا راهی به مراجع تصمیم‌گیری پیدا نمی‌کنند. در چنین شرایطی گفتگو عملا بی‌حاصل است و چیزی جز دورهمی و صرف وقت و انرژی و بودجه نیست.

نکته پایانی و از همه مهم‌تر در سامان یافتن گفتگو، ضرورت پذیرش و به رسمیت شناختن همه دیدگاه‌ها و جریان‌های فکری است. تلاشی که در سال‌های اخیر در جهت یک دست‌سازی همه ارکان کشور از مدرسه و دانشگاه و دولت و مجلس و نظام‌های حقوقی و صنفی و سیاسی و رسانه‌ای صورت گرفته همگی برخلاف توجه به اصل گفتگو است. گفته‌اند دانشگاه بهترین محل گفتگو و تضارب آرا است. بسیار خب. اما انصافا چند استاد منتقد را در سال‌های اخیر از دانشگاه‌ها کنار گذاشته‌اید و در مقابل چند استاد از جریان فکری متفاوت را جذب دانشگاه کرده‌اید؟ با دانشجویان منتقد چه کرده‌اید؟ در یک نظام مردم‌سالار، مجلس مهم‌ترین رکن و عرصه بیان افکار عموم مردم است و تضارب افکار و اندیشه‌ها برای تدوین بهترین قوانین است.

از مجلس ششم به بعد چند مجلس شکل گرفته که حائز چنین ویژگی باشد؟ فعالان سیاسی و رسانه‌ای منتقد چنان منکوب و محدود شده‌اند که عملا مرجعیت اجتماعی خود را حتی برای چنین مواقعی که به آن‌ها نیاز است از دست داده‌اند.

بسیاری از خبرنگاران و فعالان رسانه را محدود یا توقیف کرده‌اند به نحوی که رسانه مکتوب عملا در کشور اخته شده است. بعد می‌گویند چرا افراد گوش به رسانه‌های ضدانقلاب دارند؟ فعالان رسانه‌ای و سیاسی به جای خود، اسف‌بار است که در همین مدت اخیر چندین نفر از فعالان عرصه فناوری را که مخالف طرح صیانت بوده‌اند بازداشت کرده‌اند. در صداوسیما سال‌هاست فقط یک صدا شنیده می‌شود و صاحب سلایق و آرای متفاوت را راهی بدان نیست. بعد از سال‌ها شبکه چهار در چند شب میزبان یک برنامه گفت‌وگومحور جذاب و حرفه‌ای بود و استقبال خوبی هم از آن شد. جالب بود که همان را هم تاب نیاوردند و تعطیل کردند.

به نظر می‌رسد مراد این دوستان از برافراشتن علم گفتگو آن بود که مطابق معمول همیشه ما بگوییم و شما بشنوید. چنانکه از صداوسیما، خبرگزاری‌ها و رسانه‌های پرشمار، منبر و محراب مساجد و هیئات و برنامه‌های مذهبی، تریبون‌های نمازجمعه، بلندگو‌های راهپیمایی‌های حکومتی، تریبون مجلس و دولت و دستگاه قضا و خیلی جا‌های دیگر ما گفته‌ایم و شما شنیده‌اید.

منبع: فرارو

کلیدواژه: اعترضات دانشجویان رسانه ای سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۴۸۱۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت پرده انتخاب رئیس جدید امان رسانه‌ای شد

یک روزنامه نگار صهیونیست فاش کرد، اختلاف نظر شدیدی بین قطب‌های ساختار حاکم بر رژیم صهیونیستی بر سر انتخاب رئیس جدید سازمان اطلاعات ارتش رژیم صهیونیستی (امان) به وجود آمده است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، امیر اورین روزنامه نگار و تحلیل‌گر روزنامه هاآرتص در این رابطه در صفحه خود در شبکه اجتماعی اعلام کرد، اختلاف نظر شدیدی بین ارکان ساختار ائتلاف حاکم بر سر رئیس جدید امان به وجود آمده است.

او در رشته تویت‌‌هایی که در ایکس منتشر شد، نوشت: روند تبلیغات جریان طرفدار بیبی علیه نامزدی سرتیپ شلومی بیندر برای ریاست امان است، اصولا جریان همراه با بنیامین نتانیاهو مخالف عملکرد ارتش است و همین امبر باعث ناخرسندی گالانت به عنوان وزیر جنگ شده است.

این روزنامه نگار در رابطه با پشت پرده اختلافات جاری بین ارکان رژیم صهیونیستی آورده است، تا پیش از 7 اکتبر نوعی اجماع وسیع در رابطه با نقاط مثبت بیندر وجود داشت و تاکید می‌شد که او در ریاست ستاد ارتش و تیپ گولانی و لشکر 91 عملکرد عالی داشته است، اما بعد از 7 اکتبر همه وی را هم در این شکست سهیم می‌دانستند.

به طور حتم واکنش کند تا حد فلج شدن شعبه عملیات ارتش در مقابل اقدام حماس در روز 7 اکتبر یک شکست بزرگ است که شلومو بیندر هم در آن سهم عمده‌ای داشت و باید در این رابطه تحقیقات کافی صورت گرفته و این مسئله مشخص شود.

با این حال به اعتقاد این نویسنده عملکرد بیندر در آن سطح از ناکارآمدی نبود که وی مجبور به استعفا شود، بلکه باید منتظر ارتقای درجه او باشیم و با وجود آن که نتانیاهو تلاش می‌کند تا فاجعه میرون را به وی مرتبط بداند اما وزیر جنگ نیازی به موافقت نخست وزیر برای انتصاب ژنرال‌های خود ندارد.

نویسنده تاکید می‌کند، این اختیارات حتی در زمانی که روابط بین وزیر جنگ و نخست وزیر عادی و حسنه باشد هم به همین شکل است چه رسد به شرایط فعلی!

او تاکید می‌کند، امروز وزیر جنگ از طریق مشورت با رئیس ستاد ارتش می‌تواند ژنرال‌های خود از جمله رئیس امان را انتخاب و منصوب کند و صرفا در زمینه انتخاب رئیس ستاد ارتش، این مشورت با نخست وزیر به انجام می‌رسد.

اورین در مورد روابط حاکم بین اعضای کابینه رژیم صهیونیستی هم می‌نویسد: گالانت به طور کاملا شرایط جدا و منزوی پیدا کرده است و از حضور در کنار نتانیاهو، سموتریچ و شهرک نشینان دوری می‌جوید، از اینرو به همراه هالیوی هر کسی را فردی را که مناسب می‌داند می‌تواند منصوب کند، نتانیاهو هم جرات دخالت نخواهد داشت زیرا با توجه به شرایط محاکمه نخست وزیر در چنین شرایطی مسئله تضاد منافع هم مطرح خواهد شد.

این تحلیل‌گر روزنامه هاآرتص در پایان رشته تویت‌های خود آورده است، علل توجیه پذیری در له و یا علیه انتصاب بیندر به عنوان رئیس امان مطرح می‌شود، اما در این میان جریان تبلیغاتی بیبی حق دخالت در آن را ندارد، گالانت و هالیوی هم به زودی و نه خیلی دیر از مقام خود کنار خواهند رفت، اما تا آن زمان باید به مثابه مانعی در مقابل دسپاچگی‌های نتانیاهو باشند، زیرا او نیز در مسیر خروج از قدرت قرار دارد.

پشت پرده استعفای فرمانده منطقه مرکزی ارتش رژیم صهیونیستیصهیونیست‌ها خواهان استعفای فرماندهان رده بالا شدنداحتمال استعفای زودهنگام رئیس ستاد ارتش اسرائیل

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • پشت پرده انتخاب رئیس جدید امان رسانه‌ای شد
  • بازنمایی رسانه‌ای ایران در جهان بعد از حملات موشکی به رژیم صهیونیستی
  • جذب نخبگان در دانشگاه فرهنگیان
  • دیدار نمایندگان فتح و حماس در چین/ پیشرفت مذاکرات مثبت بود
  • بازیگران «نون خ 5» با مخاطبان گفتگو کردند
  • هشدار رئیس دانشگاه آزاد به ناهنجاری در انتخاب رشته دانشگاهی
  • دانشگاه بوعلی سینای همدان، میزبان رویداد دانشگاهی نزدیک قله ایم
  • روزنامه نگاری با قدرت تیتر
  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • شکست سکوت رسانه‌های فارسی زبان در برابر اعتراضات دانشجویان آمریکا